به گزارش خبرنگار مهر، «من کاتالان نیستم» ساختاری پستمدرن دارد و محور اصلی آن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و مساله فوتبال است و در آن سه جوان 30 ساله در دورههایی از سالهای انقلاب، دوران جنگ و سالهای اخیر حضور دارند و این رمان در لایههای پنهان گویای این است که هویت ملی و مذهبی ما دوش به دوش یکدیگر پیش میروند.
در این کتاب همراه با نگاه به فضای آشفته فوتبال و مافیای مواد مخدر در کشور آرژانتین، ایدهها و ارزشهای ایرانی در دوران جنگ توصیف شده است.
ساختار این رمان پستمدرن بوده و در آن ارجاعات زیادی به کتاب قبلی خورشاهیان با نام «من هومبولتم» وجود دارد و در کنار آن نویسنده گوشههایی از فضای شب شعر و جلسات نقد ادبی در سالهای اخیر را نیز گنجانده شده است.
این داستان را دو شخصیت با نامهای «مزدک» و «ایلیا» که خود نماینده موضوعاتی در طول داستان هستند، روایت میکنند.
مزدک و ایلیا طرفداران تیم فوتبال بارسلونا هستند و در طول داستان با سفر به آرژانتین درگیر ماجرای مافیایی مواد مخدر میشوند؛ در واقع محور اصلی این داستان فوتبال و جنگ است.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «من و مزدک، هرگز حتی پایمان را هم در اسپانیا نگذاشته بودیم، چه برسد به این که کاتالان باشیم اما تقریبا از همانوقتی که در خیابانهای خاکی شهرکی دورافتاده در طرابلس، فوتبال بازی میکردیم، طرفدار بارسلونا بودیم. اما آن اتفاق عجیب و غریب که مسیر زندگی ما را عوض کرد، نه در دوره بازی فانباستن در بارسا، که سالها بعد که فرانک ریکارد، سرمربی بارسا بود، اتفاق افتاد.
وقتی که رونالدینیو، پس از اینکه گل سوم بارسا را به رئال مادرید زد، برای طرفداران رئال بوسه فرستاد و آنها هم در اوج ناراحتی برای او دست زدند. آن روز، اولینباری بود که ما دیوید بکام را با آن قیافهی ژولیده میدیدیم...»
رمان «من کاتالان نیستم» نوشته «هادی خورشاهیان» در 152صفحه و به قیمت 6000 تومان توسط نشر آموت منتشر شده است.
نظر شما